چرا از هنرمندان مردم هزاره قدر دانی نمی شود؟

ساخت وبلاگ

چرا در افغانستان از هنر مندان  قدردانی نمی شود؟

در همه  کشورها ، از هنر مندان خود قدر دانی می کنند ؛ اما در افغانستان از هنرمندان زبر دست که در هیچ کشوری یافت نمی شود، کسی قدر دانی نمی  کند؟

این یک ضرب المثل معروف است که نمد سیاه سفید نمی شود ؛ اما ما در افغانستان هنرمندانی داریم که 22 سال است با هنر مندی این کار را انجام می دهند و هیچکس به هنر و نبوغ آن ها توجه ندارند. سفید سازی نمد سیاه تنها هنر نوابغ ما نیست  و هنر بزرگ تر از آن هم دارند. هنر مندان ما کلاغ را هم رنگ می کنند و بنام طوطی می فروشند و هیچکس هم نمی توانند، بفهمند متاعی که خریده کلاغ است نه طوطی!

باری عزیزان من! هنر مندان زبر دست ما ، چهره یک خاین را که به مردم تشیع و هزاره افغانستان خیانت کرد و با جنایات خود ، تاریخ مردم تشیع را در افغانستان سیاه کرد، سفید می کنند و جغد شومی که زندگی را بر بخشی از مردم شیعه در غرب کابل و بامیان و هزاره جات تباه کرده و وندهای بی بند و بار خود را بر سرنوشت شان مسلط کرده بود، با هنر مندی تمام بحیث یک طوطی شیرین سخن به مردم قالب می کنند.

هنرمندان چیره دست ما یک جنایتکار را که تنها در سه سال 23 جنگ را با اقوام و گروه های مختلف به راه انداخت ، به حیث یک آدم صلح جو معرفی  می کنند و یک دیکتاتوری که از مقام دبیر کلی به حیث یک شاه مستبد حکم می راند و هرصدایی که به انتقاد بلند می شد، در گلو خفه می کرد و به منتقدان خود خروار ها برچسب خرد کننده می چسباند، به حیث یک عدالت خواه ، به مردم معرفی می کنند. آیا کسی در جهان هنری از این بالا تر سراغ دارد؟ در میان هنرمندان جهان کدام هنرمند می تواند ، چنین هنری از خود به نمایش بگذارد؟

عبد العلی مزاری به حیث دبیر کلی حزب وحدت اسلامی افغانستان انتخاب شده بود، حزبی که از خود میثاق نامه داشت ، شورای مرکزی داشت و شورای نظارت داشت ؛ اما استاد عدالت جوی ما همه را کنار زد و از آن ها تنها نهادهای تشریفاتی که چاپلوسی استاد را می کنند، ساخت و اگر کسی از چاپلوسی و مدح و ثنا و نثار القاب شاهانه برای اعلی حضرت مزاری خود داری می کرد، سزایش مرگ و برچسب خیانت و تشیع درباری و هزاران برچسب دیگر بود. شخصیت عدالت خواه ما نمی توانست حتی کسانی  که او را به این قدرت رسانده بود، تحمل کند و توطئه یک کودتا را علیه آن ها چید تا برای همیشه افراد منتقدی که از جنگ طلبی های او انتقاد می کردند، از سر راه بردارد تا خود با خیال راحت به خدمت گذاری برای گلبدین حکمتیار مشغول شود.

حالا کسی که مردم خود را به دم توپ و موشک گروه ها و اقوام مختلف انداخته و حقوق تعریف شده کادر حزب وحدت را نمی تواند طبق میثاق وحدت ، رعایت کند و خود را خسروی می داند که صلاح مملکت خویش را خود می داند، چگونه می تواند در افغانستانی با ده ها قوم و نژاد خورد و کلان ، عدالت بر پا کند. انگار عدالت از نگاه هنرمندان مزاری پرست ما ، یکه تازی مزاری و وندهای بی بند و بار و کمونیست های مائوئیسمی است که وی در اطراف خود جمع کرده است.

جنایات مزاری در کابل و مناطق دیگر تحت کنترل او بود که سبب شد ، اقوامی که از آن همه جنایات کینه به دل گرفته بودند، گاهی در فیلمی مثل کابل اکسپرس و گاهی در دایره المعارف ، قوم و نژاد هزاره را ، دزد ، جنایتکار و بی رحم و ... معرفی کنند.

غوغا سالاران زمانی که از این فیلم ها و مقاله ها خبر یافتند به جای اینکه به علت توجه کنند و ببینند کارنامه چه کسی ، این قوم را سیاه کرده که هر از گاهی مردم مظلوم هزاره را اینگونه معرفی می کنند، تنها به اعتراض و غوغا بسنده کردند ؛ اما آیا این لکه ننگین از دامن مردم هزاره پاک می شود وقتی جنایتکار و سردسته وند ها به حیث سمبل و نماد مردم هزاره معرفی شود؟

آیا خیانتی بزرگتر از این وجود دارد که یک قوم و نژادی که همیشه کشتار شده و در مسیره راه اموال شان دزدیده و سر شان بریده گشته و استخوان های شان در مسیر راه  مانده و هزاران نوع مظلومیت را چشیده ، به حیث یک قوم دزد ، راهزن ، قاتل و ظالم شناخته شود؟ اگر کارنامه سیاه سه ساله مزاری و وندهای او نبود، هرگز آن فیلم ها ساخته نمی شد و آن مقاله ها نوشته نمی گشت.

 

 

بابه مزاری ...
ما را در سایت بابه مزاری دنبال می کنید

برچسب : هنر مند‘ مزاری ‘ کابل اکسپرس ‘ دایره المعارف, نویسنده : ابراهیم خلیلی mazari بازدید : 1283 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت: 10:34